به گزارش «سراج24»، اواسط سال 91 عدهای از دانشجویان یک تشکل دانشجویی، دیداری با حجتالاسلام حسن روحانی داشتند. روحانی در این دیدار از احتمال ورودش به انتخابات ریاستجمهوری خبر داده و گفته بود که یکی از اصلیترین دلایل حضورش، رد اتهاماتی است که به وی درخصوص مذاکرات هستهای زده شده است.
در ایام انتخابات و پس از تائید صلاحیت کاندیداها، حسن روحانی در گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو سیما نیز بیشتر به این مساله پرداخت و تمامی اتهامات به خودش در مذاکرات را نادرست دانست. البته این تنها حسن روحانی نبود که به مسائل سیاست خارجی در ایام انتخاباتی میپرداخت بلکه سایرین هم به این مساله میپرداختند.
حجتالاسلام حسن روحانی نیز در وعدههای انتخاباتی خود، تأکید زیادی بر رونق تولید، همگانی کردن بیمه، رفع معضل بیکاری و... داشت و برای این امر از برنامه یکماهه، سهماهه، یکساله و چهارساله خود خبر داد اما رئیسجمهور بعد از انتخابات در صحبتهای خود بیشتر کدام مورد از این موضوعات را محور بحثهایش قرار داد و بیشتر بر کدام موضوع تأکید داشت؟
پس از پیروزی وی در انتخابات، باز هم روحانی بر حل مساله هستهای تاکید کرد و بر همین اساس پرونده هسته ای را از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه انتقال داد تا مذاکرات در سطح وزرا ادامه پیدا کند. او به محمدجواد ظریف که دیپلماتی با سابقه است، در این زمینه کمک گرفت.
دولت یازدهم پس از رای اعتماد از مجلس، تمام هم و غم خود را بر مساله هستهای گذاشت. در این شرایط و کمتر از دو ماه از روی کار آمدن دولت یازدهم بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار نخبگان جوان از نیاز کشور به پیشرفت علمی گفتند و فرمودند: مجموعه مغز متفکر کشور و نظام به این نتیجه رسیده است که اگر گذر از دشواری ها و خطرگاهها و لغزشگاهها به چند رکن نیاز داشته باشد، قطعاً یکی از آنها پیشرفت علمی است. البته این پیشرفت علمی نیز باید درون زا و متکی به استعدادهای درونی باشد زیرا حرکت، جهش و رشد علمی از درون، زمینه ساز وزانت، اعتبار، ارزش و ابهت کشور و ملت است.
دولت که گمان میکرد به راحتی میتواند مذاکرات را به نتیجه برساند، این مساله را به جد دنبال کرد و تمام ظرفیت خود رابر روی آن نهاد و در نهایت نیز در کمتر از صد روز اول آغاز به کار هیات دولت، توافق ژنو (برنامه اقدام مشترک) به ثبترسید تا رئیسجمهور در صد روز اول فعالیت دولت، در ارائه گزارش عملکرد دولتش، توافق ژنو را مهمترین دستاورد دولت بداند.
در ارزیابی آماری سخنان رئیسجمهور طی 100 روز اول آغاز به کار دولت، مسئله اقتصاد و کنار آن مذاکرات هستهای بیشترین کلماتی بوده که رئیسجمهور بر آنها تأکید داشته است. در سخنرانیهای رئیسجمهور که در واقع بهنوعی اعلام برنامهها برای آینده کشور در تمامی زمینهها بوده، بهتر میتوان ردپای مسائل اقتصادی و سیاسی و سیاست خارجی را دنبال کرد. به همین ترتیب با بررسی این سخنرانیها میتوان ملاحظه کرد در حالی که واژههای اقتصاد و معیشت، در مجموع 159 بار تکرار شده، واژههای آمریکا و مذاکره 230 مرتبه در اظهارات رئیسجمهور تکرار شده است. جالب اینجاست که بیش از 65 درصد سخنان رئیس جمهور در صد روز اول به مساله سیاست خارجی تعلق دارد.
این روند پس از مذاکرات نیز ادامه داشت و دولت به اتکای برداشته شدن تحریمها، تامل می کرد تا سایر امور را براساس آن برنامهریزی کند. در همان زمان البته کم نبودند کارشناسان و تحلیلگرانی که به دولت توصیه میکردند تنها به سیاست خارجی تمرکز نکند و نگاه خود را بر داخل کشور معطوف کند. به اعتقاد آنان گره زدن سرنوشت کشور به مساله هسته ای یک ریسک و اشتباه استراتژیک است. پیش از ایران بودند کشورهایی که با همین نگاه در ورطه سقوط و پذیرش منویات طرف غربی قرار گرفتند. لیبی، کره شمالی، عراق و مصر کشورهایی بودند که توجهی به استعدادهای داخلی کشورشان نداشتند و تمام تمرکز خود را بر سیاست خارجی و مذاکرات با طرف غربی گذاشتند اما در نهایت جز ضرر مالی و سیاسی چیزی گریبانگیرشان نشد و آنچه را که نیز داشتند، از دست دادند. بر همین اساس است که رهبر معظم انقلاب حتی زمانی که صحبت از نرمش قهرمانانه در سیستم سیاست خارجی کشورمان به میان آوردند، بر این مسئله تأکید کردند که نباید فراموش کنیم که روبهروی ما چهکسی قرار گرفته است و هدف اصلی او از مذاکره با کشور و یا برخی انعطافهای مقطعی چیست.
به هر روی، اکنون یکسال از حصول توافق هستهای ایران و 1+5 گذشته است و در آخرین دور مذاکرات، علیرغم یک دوره تمدید 4 ماهه مذاکرات، قرار بر این شده است که در یک بازه 7 ماهه دو طرف مذاکرات را به نتیجه برسانند. این وضعیت دولت روحانی را که گمان میکرد در کمتر ازز یکسالگی دولت میتواند تحریمها را به طور کامل لغو کند، در وضعیت نامعلومی قرار داد و آنان را در نهایت به این نتیجه رساند که مذاکرات آن چیزی نیست که آنان گمان میکردند و کاخ روهایشان را بر آن استوار کردند.
کمتر کسی است که به یاد نداشته باشد پس از مذاکرات هستهای دولتیها حتی نگذاشتند بیلبوردهای ضد آمریکایی در معابر شهر ماندگار بمانند. آنان سعی میکردند علیه کدخدای جهان! سخنی بر زبان نیاورند تا آنان دلخورده شوند. البته الان فضا کمی فرق کرده است و دولت ناامید از تاثیر مذاکرات بر کشور، کمی چرخش موضع پیدا کرده است؛ به نحوی که حجتالاسلام روحانی پیش از مذاکرات جامع در نشست مشترک اتاق بازرگانی ایران و آذربایجان و در دیدار تجار و بازرگانان دو کشور گفت که «نکته دیگری که از فشار تحریم آموختهایم اینکه کشورهای غربی قابل اعتماد نیستند و در روز فشار و خطر و تحریم به بهانههای اندکی طرف مقابل خود را رها میکنند و حتی منافع خود را زیر پا میگذارند.»
روز گذشته نیز سردار سرلگشر فیروزآبادی رئیس ستادکل نیروهای مسلح ابعاد دیگری از تغییر نگاه دولت از تمرکز بر سیاست خارجی به سیاست داخلی سخن گفته است. او افزوده «جناب آقای دکتر روحانی رئیس جمهور محبوب ما هم در آخرین جلسهای که ما خدمت ایشان بودیم فرمودند: من هم به اتکای بر قدرت داخلی ملت معتقدم و معلوم است که از طریق مذاکرات مسائل کشور حل نخواهد شد، بلکه اتفاقات مثبتی حداکثر ممکن است ما به دست بیاوریم و باید کار اصلی را ملت ایران با اتکا بر دانش و منابع خودش در داخل کشور صورت بدهد و ما از این کشور انقلابی و جریان انقلابی که در این کشور است؛ کشوری بسازیم که با تصمیمات استکبار جهانی که با اصل دین و مکتب ما مخالف است در محدودیت و محصوریت قرار نگیریم. بتوانیم روی پای خودمان متکی باشیم.»
هرچند دولت یکسال از عمر خود را با تمرکز بر مذاکرات هستهای از دست داده و کشور را در شرایط ناگواری قرار داده است اما اکنون انتظار میرود دولت در کنار مذاکرات، بر ظرفیت درونی کشور تکیه کند تا از این طریق در مذاکرات نیز موفق عمل کند.